قوانینی که برای خوشبختی وجود دارد در چند جمله خلاصه می شود.
1- علم: نکته برداری از چیزهایی که میشنوی.اگر می خواهی آنچه یاد میگیری بیشتر در ذهن تو بماند و اندوخته ذهنی ات بیشتر گردد از مسائلی که یاد میگیری نکته برداری کن.برای مثال وقتی استاد تدریس می کند آنچه که از ایشان یاد می گیری به روی کاغذ بیاور چون ثابت شده کسانی که نکته برداری می کنند بیشتر از دیگران آن مطالب را در ذهنشان نگه میدارند.
2- تکرار کن تا باور کنی.تکرار از عوامل موفقیت است ببینید خداوند خیلی از چیزها را برای ما به تکرار گذاشته مثل نماز :صبح، ظهر ،عصر، مغرب، عشا و …
و یا تسبیحات حضرت زهرا الله اکبر الله اکبر الله اکبر….سبحان الله سبحان الله سبحان الله…الحمد الله الحمد الله … و همین طور خیلی چیزهای دیگر که از ما خواسته تا تکرار کنیم پس حتما رازی در دل این تکرار وجود دارد. بله وقتی تکرار کنی به باور می رسی .رافت خصوصیه اما رحمت عمومیه.خوبیهای زندگی رو تکرار کنید تا لذت ببرید از زندگی.
3- یاد بگیرید تغییر کردن را. مانند حر در 70 سالگی خودش رو عوض کرد.با تغییر کردن به موفقیت و خوشبختی می رسید نگویید برای ما دیر است نه هیچ وقت دیر نیست سعی در تغییر باش چه تغییر خودت چه تغییر دیگران اما از خودت شروع کن زیرا تا خودت را تغییر ندهی نخواهی توانست دیگران را تغییر دهی.
4- فدا کن تا به دست بیاری.باید برخی چیزها را فدا کنی تا به رشد برسی اگر طالب کمال هستی باید از آنچه دوست داری بگذری .
5- ادب رو یاد بگیرید.ادب خیلی برای موفقیت مهم است.سه جا زمین بخورید خیلی عزیز میشوید:
1_ هر چه میتوانید پیش خدا خودتون رو به زمین بزنید.باید سر و پا گوش خدا بود نمی شود که جایی به حرف خدا گوش داد و جایی دیگر آنچه که دل می خواهد انجام دهیم که در این صورت نتوانسته ایم ایفای بندگی خدا را انجام دهیم
2- پیش پدر و مادر خودتون رو زمین بزنید.دست و پای پدر و مادر را ببوسید برخی می گویند خجالت می کشیم اما آیا اگر خدایی ناکرده پدر و مادر روی سنگ غسالخانه بودند میان آن همه جمعیت آنها را بوسه باران نمی کنید پس تا دیر نشده پای آنها را ببوسید و ببینید که به خوشبختی میرسید زیرا که دعای پدر و مادر گنج است پس به آنها احترام بگذارید تا برایتان دعا کنند و شما به کمال برسید.
3- پیش اهل بیت خودتان رو زمین بزنید.باید به اهل بیت احترام بگذارید همین که آنچه گفته اند را گوش دهید و به درستی انجام دهید یعنی احترام و رسیدن به رشد و کمال
آسمان سای
رابطه دعا و اخلاق(2)
یکی از راههایی که ما خدا را می شناسیم از راه کتاب عقاید است .
یکی دیگر از راههایی که ما می توانیم به شناخت خداوند برسیم مناجات های اهل بیت علیهم السلام می باشد.
زیرا مناجات های اهل بیت علیهم السلام خداوند را با همه ذات و کنه وجودش به ما می شناسانندمناجات ها برعکس دعاهای مذکور از ایشان که ممکن است طولانی باشد کوتاه هستند و وسیله ای هستند که ما را راحت تر به شناخت خداوند میرسانند.متاسفانه درصد زیادی از انسانها از این منبع مهم غافل هستند.
دعا یعنی خواستن اما مناجات لزوما خواستن نیست،مناجات ارتباط با خداوند است.
ما در طول شبانه روز کارهای زیادی انجام میدهیم ،از قبیل خوردن،خوابیدن،خرید،درس خواندن،آشپزی،استحمام کردن و کارهای زیادی که گرچه به روزمرگی ما تبدیل شده است و گاهی اوقات بدون توجه ما آنها را انجام داده و اصلا تمرکزی روی آنها نداریم .اما اگر به سراغ کتب دینی برویم می بینیم که اهل بیت علیهم السلام برای هر کدام مناجات خاصی داشته اند که اگر بنشینیم و مدتها در مورد آن صحبت کنیم به دلیل معارف والایش تمامی ندارد.
اما بسیاری از ما انسانها حتی برای یک بار نیز به برخی از آن مناجاتهای سرشار از محتوا رجوع نکرده و آن را در زندگی خود به کار نمی بریم .به همین دلیل ارتباط ما با خداوند ضعیف گشته و فکر می کنیم که صرفا راه ارتباط با خداوند متعال نماز خواندن است در صورتی که ما در هر لحظه و در تمام اوقات شبانه روز و برای انجام هر کدام از کارهایی که به صورت روزمرگی برایمان در آمده اگر آن کار را با توجه و با ارتباط خداوند انجام دهیم و از خداوند مسئلت کنیم که آن کار برای ما آسان گردد می بینیم که دید ما نسبت به این جهان و دنیایی که صرف زندگی عادی به آن تعبیر می کنیم عوض می شود و دنیا و جهانی با وسعت دیدی فراتر از مادیات برای ما باز می شود.
تک تک کارهای روزمره ما دعایی برای قبل و بعد انجام آن دارند که اهل بیت علیهم السلام آن را انجام داده و ما را به انجام آن سفارش نموده اند.
مثلا ایشان قبل از خرید این مناجات را می گفتند:اللهم منی اسالک خیرها و من اهل خیرها
و همچنین در هنگام پوشیدن لباس چنین می فرمودند:اللهم البسنی التقوی و جنبنی الردی
می بینیم که این مناجاتها با لفظ الله شروع می شود و در آن چیزی از خداوند مسئلت می شود که باعث نزدیکی و تقرب به ذات اوست.
و این ارتباط و نزدیکی با خداوند باعث می شود که ما خیلی از کارهایی که مورد رضایت خداوند نیست را انجام نداده و آنچه مورد رضایت ایشان است را باخاطری آسوده که همراه هر لحظه از زندگی ما خداوند است انجام داده و در طول زندگی به انسانی با داشتن صفات اخلاقی زیبا مبدل گردیم.
رابطه دعا و اخلاق
ابزار در حوزه ارتباطات دعا است.دعایی که در مباحث اخلاقی از آن حرف زده می شود با دعایی که عرف به آن نظر دارد فرق می کند.
در مباحث اخلاقی پنج مورد برای دعا در نظر می گیریم:
1-دعا جایگزین تلاش و کوشش نمی شود
2-دعا جایگزین علیت هم نمی شود
3-در بحث وظایف اجتماعی بیشتر به درد عوام می خورد
4-رابطه دعا و استجابت
5-هدف از دعا
دعا ارتباط با خداست نباید وقتی دعا می کنیم در پی استجابت دعا باشیم زیرا دعا یعنی ارتباط با خدا و این همان استجابت است وقتی فردی با خداوند رابطه بر قرار کند به آرامشی در درون خود می رسد که دیگر احتیاجی به هیچ چیزی ندارد اگر ما بتوانیم درست دعا کنیم و ارتباط ما با خداوند برقرار شود از زمان و مکان بریده شده و تطمئن القلوب می شویم.
اکنون به رابطه اخلاق و دعا اشاره کوتاهی می کنیم.
اخلاق چیست؟؟
اخلاق اصلاح ارتباطات چهارگانه هر فردی که شامل خداوند، خود، خلق و خلقت است.
اولین اصل در تغیر این است که شروع تغیر از خودمان باشد اگر خودمان عوض شویم بقیه افراد هم عوض می شوند .
گاندی:من زمانی توانستم انقلاب در هند به وجود بیاورم که انقلابی بزرگتر را در خودم به وجود آوردم
در تغیر باید باورها را عوض کرد تا رفتارها هم عوض بشود اگر آنچه اعتقاد داریم عوض بشود رفتار هم عوض می شود.اما گاهی اشتباه می رویم غالبا تمرکز روی رفتارهاست در صورتی که باید تمرکز روی افکار و باورها باشد.
دعای یا مقلب القلوب و الابصار… دعای تغییر است
تغیر باید از قلب شروع شود زیرا محل باورهاست و بعد باید نگاه عوض شود اگر توانستیم باورهای خود را تغیر دهیم نگاهمان نیز تغیر می کند و بعد رفتار هم تغییر کرده و همه چیز درست می شود.
ادامه دارد…